«سوء ظن» گاهی نسبت به خویشتن است ، گاهی نسبت به دیگران ، و گاه نسبت به خدا، همانطور که «حسن ظن » نیز تقسیم سه گانه ای دارد.
اما سوء ظن نسبت به خویشتن در صورتی که به حد افراط نرسد نردبان تکامل است ، و سبب می شود که انسان نسبت به اعمال خود سختگیر و موشکاف باشد، و جلوی عجب و غرور ناشی از اعمال نیک را می گیرد.
به همین دلیل علی (علیه السلام) در خطبه معروف همام در توصیف پرهیزکاران می فرماید: فهم لانفسهم متهمون ، و من اعمالهم مشفقون ، اذا زکی احد منهم خاف مما یقال له ، فیقول : انا اعلم بنفسی من غیری ، و ربی اعلم بی منی بنفسی ، اللهم لاتؤ اخذنی بما یقولون ، و اجعلنی افضل مما یظنون ، و اغفر لی ما لا یعلمون : «آنها خویشتن را متهم می کنند، و از اعمال خود بیمناکند، هر گاه یکی از آنها ستوده شود از آنچه درباره او گفته شده ترسان می گردد، و می گوید: من از دیگران نسبت به خویشتن آگاهترم ، و پروردگارم نسبت به اعمالم از من آگاه تر است ! خداوندا! به آنچه آنها می گویند مرا مؤ اخذه مکن ، و مرا از آنچه آنها فکر می کنند برتر قرار ده ، و آنچه را آنها نمی دانند بر من ببخش !
اما اگر این سوء ظن در مورد مردم باشد ممنوع است ، مگر در مواقعی که فساد بر جامعه غلبه کند که در آنجا خوش باوری درست نیست .
و اما سوء ظن نسبت به خداوند یعنی نسبت به وعده های او، نسبت به رحمت و کرم بی پایان او، بسیار زشت و زننده است ، و نشانه ضعف ایمان و گاه نشانه عدم ایمان است .
قرآن کرارا از سوء ظن افراد بی ایمان و یا ضعیف الایمان ، مخصوصا به هنگام بروز حوادث سخت اجتماعی و طوفانهای آزمایش یاد می کند، که چگونه مؤ منان در این مواقع با حسن ظن تمام ، و اطمینان به لطف پروردگار ثابت قدم میمانند اما افراد ضعیف و ناتوان زبان به شکایت می گشایند، همانطور که در داستان فتح حدیبیه نیز منافقان و همفکران آنها گمان بد بردند و گفتند: محمد (صلی اللّه علیه و آله ) و یارانش به این سفر می روند و باز نمی گردند، گوئی وعده های الهی را به فراموشی سپردند، و یا نسبت به آن بد بین بودند.
مخصوصا نمونه روشنی از آن در میدان جنگ احزاب هنگامی که مسلمانان سخت تحت فشار قرار گرفتند ظاهر شد، و خداوند گمانهای سوء گروهی را سخت نکوهش کرد:
«بخاطر بیاورید زمانی را که آنها (لشکر احزاب ) از سمت بالا و پائین شهر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانی را که چشمها از شدت وحشت خیره شده ، و جانها به لب رسیده بود، و گمانهای بدی به خدا می بردید، در آنجا مؤ منان آزمایش شدند و تکان سختی خوردند» (احزاب آیه 10 - 11).
حتی در آیه 154 آل عمران اینگونه گمانها را «ظن الجاهلیة » (گمانهای دوران جاهلیت ) خوانده است.
اثرات حسن ظن به خدا:
مسأله حسن ظن به خدا، و وعده رحمت و کرم و لطف و عنایت او از نشانه های مهم ایمان و از وسائل مؤثر در نجات و سعادت است .
تا آنجا که در حدیثی از رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله ) آمده است: لیس من عبد یظن بالله خیرا الا کان عند ظنه به: هیچ بندهای گمان نیک به خدا نمی برد مگر اینکه خداوند طبق گمانش با او رفتار می کند»!.
و در حدیث دیگری از امام علی ابن موسی الرضا (علیهم السلام ) آمده است : احسن بالله الظن فان الله عز و جل یقول انا عند ظن عبدی المؤ من بی ، ان خیر فخیر و ان شر فشر: «گمان خود را به خداوند خوب کن ، چرا که خداوند عز و جل می فرماید: من نزد حسن ظن بنده مؤ منم هستم هر گاه گمان نیکی نسبت به من داشته باشد، به نیکی با او رفتار می کنم و اگر بد باشد به بدی »!.
و بالاخره در حدیث دیگری از پیامبر آمده است : ان حسن الظن بالله عز و جل ثمن الجنة : «حسن ظن به خدا بهای بهشت است ».
چه بهائی از این سهلتر ؟ و چه متاعی از آن پرارزشتر؟.
منبع: تفسیر نمونه جلد 22
{DASTE_ONVAN} >> {ZIRDASTE_ONVAN}تعداد بازديد : {BAZDID} بار
{MATLAB_ONVAN}
{MATLAB_MATN}
نويسنده: {USERID} سطح مطلب: {LEVEL} تاريخ ارسال : {FIRSTTIME} تاريخ آخرين تغييرات : {UPDATETIME} منبع : {MANBA}
{COUNT_EMTIAZ} امتیاز دهنده |
امتیاز:
{EMTIAZ} از 5
{DASTE_ONVAN} >> {ZIRDASTE_ONVAN}تعداد بازديد : {BAZDID} بار
{MATLAB_ONVAN}
{MATLAB_MATN}
نويسنده: {USERID} سطح مطلب: {LEVEL} تاريخ ارسال : {FIRSTTIME} تاريخ آخرين تغييرات : {UPDATETIME}
ادامه مطلب